صداوسیمای رسمی ایران از دو ماه پیش تاکنون با پخش فیلم مستندی به نام «باتلاق وان» به توهین و خصومت نسبت به جامعه و دولت ترکیه پرداخته است.
صدا و سیمای رسمی ایران از از اواخر ماه ژانویه پیش تاکنون بارها با پخش فیلم مستندی با عنوان «باتلاق وان» تبلیغات منفی شدیدی علیه جامعه و دولت ترکیه مبنی بر اینکه در این کشور به مهاجرین ایرانی ظلم میشود و آنها در ترکیه به دام مواد مخدر آلوده میافتند و غیره راه انداخته است.
به گزارش خبرگزاری آناتولی، فیلم مستند «باتلاق وان» در تاریخ ۲۲ ژانویه امسال در ساعت ۱۴ از شبکه «مستند» تلویزیون ایران روی آنتن رفت و از آن تاریخ تاکنون کرات بازپخش شده است.
درست در همان زمان تلویزیون ایران کلیپ عجیبی نیز از تصاویر دیدار رئیسجمهور و نخست وزیر ترکیه با مقامات عربی را منتشر، آنها را “حامیان و سران داعش” معرفی، و شهروندان ایرانی را از سفر به ترکیه منع میکرد. در این کلیپ گفته شده “پول توریستهای ایرانی” به جای اینکه “خرج داعش” در ترکیه شود، در “ایران زیبا” مصرف گردد و ایرانیها باید به جای ترکیه در کشور خود سیاحت کنند.
در بحبوحه تبلیغات تلویزیون ایران علیه ترکیه و منع شهروندان ایرانی برای سفر به این کشور، پخش مستند «باتلاق وان» که در ترکیه فیلمبرداری شده است آغاز شد، آن هم با تبلیغات بسیار از سوی رسانههای رسمی.
مراسم رونمایی از این مستند که به اسم شهر مرزی «وان» ترکیه است با حضور امیر تاجیک مدیر شبکه «مستند»، جواد نوروزبیگی تهیه کننده، مهدی گلستانیان کارگردان و رز رضوی بازیگر روز دوشنبه ۱۸ ژانویه در مرکز تعاون زندانیان برگزار شد.
دستاندرکاران صداوسیمای ایران در این مراسم مدعی شدند که تصویری بیپرده و درست از واقعیت مهاجرت را نشان میدهند. به گونهای که مدیر شبکه مستند که “باتلاق وان” را ساخته میگوید شبکههای فارسی زبان خارج از کشور تصویری دروغین درباره مهاجرت ساختهاند و حالا ما با این فیلم میخواهیم تصویری واقعی از این ماجرا ارائه دهیم.
در بخشهایی از این فیلم خانم رز رضوی، بازیگر پرحاشیه سینمای ایران به سراغ مهاجران ایرانی مستقر در شهر وان میرود. وان شهری نزدیک به مرزهای غربی ایران است که از آن به عنوان مقصد اول مهاجران غیرقانونی نام برده میشود.
در این فیلم رضوی سمت و سوی سخنانش با مهاجران را طوری سوق میدهد که گویی باید دولت ترکیه برای آنها فرش قرمز پهن میکرد و در حقیقت مخاطب نه با یک مستند واقعی که تعریف خاصی دارد که با یک درام هندی مواجه میشود. کمیک ماجرا آنجاست که مصاحبهشوندگان در یک هماهنگی کاملا مشخص با عوامل ساخت مستند شهر وان را “باتلاق” مینامند. اسمی که کارگردان انتخاب کرده و آنها نیز به شکلی ناشیانه آن را تکرار میکنند.
مصاحبهشوندگان هم انگار نه انگار که خود با پای خود با زیرپاگذاشتن قانون و به صورت قاچاقی وارد ترکیه شدهاند، طوری قیافه مغموم و متاثر به خود گرفتهاند که گویی به زور به ترکیه آورده شدهاند و دولت ترکیه هم در قبال آنها تعهداتی دارد که عمل نکرده است.
یکی از آنها زن جوانی است که همراه فرزندش برای فیلمبرداری به ساحل دریاچه وان آمده و به نقطهای اشاره میکند که به آن بام وان میگوید و تاکید دارد هنگام دلتنگی به آنجا میآید. خانم بازیگر از او در مورد تحصیلاتش میپرسد و زن ایرانی می گوید فوق لیسانس ژنتیک دارد و در ترکیه هم خیاطی میکند.
تعداد بالایی از فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و دکترا در ایران بیکارند. چند سال پیش یک دانشجوی دکترای دانشگاه تهران به علت بیکاری خودکشی کرد. بسیاری از این فارغ التحصیلان که حتی امکان خیاطی و کسب درآمد هم ندارند، و لی گزارشگر این شغل برای یک خانم ایران در ترکیه را ظلم میداند.
موضوع کمیک دیگر، صحبتهای دیگر مهاجر ایرانی است که میگوید در ترکیه هروئینی شده است، درحالی که این ماده بیشتر از ایران به ترکیه قاچاق میشود و بارها اخبار مربوط به قاچاق هروئین و دیگر موارد مخدر از سوی مسافران ایرانی به خاک ترکیه از رسانههای این کشور منتشر شده است.
مستند ایرانی بهصورت هدفمند سعی دارد همه چیز را بد و زشت نشان دهد. حال آنکه اغلب مهاجران ایرانی در شهر وان و دیگر مناطق ترکیه بیشتر با هموطنان خود ارتباط دارند و مشکل اعتیاد معمولا در اثر همنشینی یا دوستان و خودیها اتفاق میافتد، نه دیگران. مسئولین اجتماعی و فرهنگی ایران نیز همواره نسبت به افزایش سالانه تعداد و درصد معتادان، به ویژه در میان زنان و نونوجوانان و دانشجویان ایرانی هشدار داده اند.
مجموع این موضوعات و سوال مکرر خانم بازیگر از مصاحبهشوندگان مبنی بر اینکه آیا در ایران راحتتر نبودهاند و دلشان برای ایران تنگ نشده، به وضوح غیرواقعی و هدفمندبودن مستند را نشان میدهد. به عنوان مثال؛ سفر غیرقانونی سربازان فراری و مهاجرت زن بیکار به شهر وان در مرزهای غربی ایران را به گونهای به تصویر میکشد که گویی این افراد از کشوری مرفه با امکانات بالا آمده و شهر وان برای آنها یک باتلاق است.
اما از سوی دیگر در این فیلم مستند هیچ اشارهای به پناهجویان سیاسی نمیشود، اما بهصورت یکسویه روی کارتنخواب شدن یکی از مصاحبهشوندگان مانور میدهد که کار مهاجران به اینجا هم کشیده است. لازم به ذکر است بسیاری از شهروندان ایرانی در تهران کارتنخواب بوده و هر روز بر تعدادشان افزوده میشود و ضرب و شتم کارتنخوابها توسط شهرداری تهران هم به کرات سوژه رسانهها بوده است.
اما اینکه چرا مستند “باتلاق وان” تا این حد شکل درام به موضوع کارتنخواب شدن مهاجر غیرقانونی ایرانی در خاک ترکیه میدهد و سعی دارد ایران را بهشتی تصور کند که حالا به قول مهاجران جای خود را به “جهنم سبز” در ترکیه داده ،به وضوح بر هدفمندبودن این مستند صحه میگذارد.